ای ماه به تو می نگرم
درحالی که تو زیبایی
ای ماه!دشت در طلب روشنايیت،آسمان را به عزا گرفته است.
ای منجی عالم ،ای صاحب الزمان در جستجوی روشناییت دنیا به تکاپوست
من به تکاپو مینشینم تا که،گوشه ای از نور تلؤلوگرت بهره دشت تاریکی گردد
و تو چگونه دستان طلب مرا بی بهره می گردانی
در حالی که پروانه های قاصد نور به انتظار تو گریه سر داده اند…
ای امید دنیای ما ای مهدی جان
دشت تاریک به امید توست…
تا شاید تو روزی رخسار بنمایی و مساعدت به حال منه گنهکارکنی
و تو ای رها شده ز ما
بتاب بر شب سیاه ما
در ژرفای تجلی همچون زیوری بر ما بتاب
من چون مسکینی آویزه ی کرامت توأم………
در حالی که مفخر این افتخارم
بیا مهدی جانم بیا همچون چراغی نورانی
دشت سبز را نور گردانی
و تو ای آسمان !با آنکه ماه را به مانند مرواریدی در وجود چون صدفت جای داده ای
و خورشیدی چون مهدی زهرا را بر روی تاجی از الماس ستارگان به نشاندن
وا داشته ای ….
تا نور تجلی همچون مرا بی بهره نگرداند
پس کجاست آن موی پریشان مهدی
کجاست آنکه شب را وجود می بخشد
مهدی جانم !دنیا طالب چهره زیبا رویی همچون توست
بیا که دشمنانت را به خاک ذلت بنشانی
دشمنانی که شب رابه عنوان پرده بر رخسارت انداخته اند،تا چشمان بد طینتشان
به تاریکی و ظلمت شب پسند کنند
پس ای ماه بر دشت تاریکی ببار
چرا که شب نور می طلبد…..
MAHBOOBEH
ROSHANRO
به قلم خودم
اگه مورد پسندتون هست رأی بدهید